به یاد بیاور
آن دو ماهی حوض را
به یاد بیاور
فواره های قرمز وسبز را
و...
یلدایی ترین شب شکفتن قلبهایمان
من هنوز
گرمی دستان تو را به آب نداده ام
ای بزرگترین خاطره
ای وسوسه ی زیبا
به یاد بیاور تمام لحظه های باهم بودن را
وتنه ی درختان بی تکبه گاه
زیر سایه ی برهان
ای برابر تمام تنهایی ام
شانه هایت را از من دریغ مدار
و دستهای بی حصارم را تنها مگذار
نگاهت را به من بدوز
من به شوق نگاه معصومانه ات می مانم
و به تمنای لبخند گیرایت می گریم
اهواز خیابان الهام کوچه ی 25
آوانویس
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0